تلنگر

تلنگر

تلنگر

خانهتماس ورود

آخرین مطالب

  • مهریه حسینی
  • دو نفره ها
  • مهریه
  • تلنگر
  • یا حسین علیه السلام
  • سلام
  • درد دل یک جامانده
  • آب را گل نکنید
  • حکایت زبان
  • حکایت چشم چرانی ملا نصرالدین

آخرین نظرات

  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در مهریه حسینی
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در راه رسیدن به خداوند از دیدگاه امام حسن عسگری علیه السلام
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در گناهی که توبه ندارد!
  • hosna  
    • اَحسَنواالحُسنی
    در تولی و تبری در این روزها
  • نرجس خاتون(س) شاهین شهر  
    • مدرسه علمیه نرجس خاتون شاهین شهر
    در عزادار
  • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم  
    • مدرسه علمیه امام خمینی (ره)-رباط کریم
    در این آل سعود است که در حال سقوط است
  • معتکف  
    • یادداشت یک سرباز نیروی انتظاری
    • دست نوشته های یک طلبه بانو
    در بیا همدیگر را رعایت کنیم
  •  
    • کهف
    در بیا همدیگر را رعایت کنیم
  • نرجس خاتون(س) شاهین شهر  
    • مدرسه علمیه نرجس خاتون شاهین شهر
    در را ه هایی برای کسب آرامش و بازیابی انرژی جسم و روح( 1 )
  • برهاني كودهي  
    • الصَّمصامُ المُنتَقِم علیه السلام
    در زیباترینها
  • برهاني كودهي  
    • الصَّمصامُ المُنتَقِم علیه السلام
    در گفتم عزیز فاطمه من را نمی بری؟
  • منتشلو  
    • شمیم ظهور
    در گفتم عزیز فاطمه من را نمی بری؟
  • قديري اناري  
    • یاس خوشبو ی عالم
    در گفتم عزیز فاطمه من را نمی بری؟
  • پایگاه پویش در ماجرایی است ماجرای سرت
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در سعدی و حجاب
  • سندس  
    • الآصال
    • سُندس
    • سُندُس
    • نورحقیقت
    در راز فریاد آیت الله بهجت(ره) هنگام سلام نماز
  • مریم  
    • عطریاس
    در راز فریاد آیت الله بهجت(ره) هنگام سلام نماز
  • نجوا  
    • تلنگر
    در عکس نوشته
  • محبوبه عظیم زاده آرانی  
    • کریمه
    در عکس نوشته

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
شعری زیبا از سید امیر حسین میر حسینی
ارسال شده در 5 آذر 1393 توسط نجوا در شعر, امام حسین علیه السلام

خواب دیدم خواب اینکه مرده ام

خواب دیدم خسته و افسرده ام

روی من خروارها از خاک بود

وای قبر من چه وحشتناک بود

تا میان گور رفتم دل گرفت

قبر کن سنگ لحد را گل گرفت

ناله می کردم ولیکن بی جواب

تشنه بودم تشنه یک جرعه آب

بالش زیر سرم از سنگ بود

غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود

خسته بودم هیچ کس یارم نشد

زان میان یک تن خریدارم نشد

هرکه آمد پیش حرفی راند و رفت

سوره حمدی برایم خواند و رفت

نه شفیقی نه رفیقی نه کسی

ترس بود و وحشت و دلواپسی

آمدند از راه نزدم دو ملک

تیره شد در پیش چشمانم فلک

یک ملک گفتا بگو نام تو چیست

آن یکی فریاد زد رب تو کیست

ای گنهکار سیه دل بسته پر

نام اربابان خود یک یک ببر

در میان عمر خود کن جستجو

کارهای نیک و زشتت را بگو

ما که ماموران حق داوریم

نک تو را سوی جهنم می بریم

دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود

دست و پایم بسته در زنجیر بود

نا امید از هر کجا و دلفکار

می کشیدندم به خفت سوی نار

ناگهان الطاف حق آغاز شد

از جنان درهای رحمت باز شد

مردی آمد از تبار آسمان

نور پیشانیش فوق کهکشان

چشمهایش زندگانی می سرود

درد را از قلب آدم می زدود

گیسوانش شط پر جوش و خروش

در رکابش قدسیان حلقه بگوش

صورتش خورشید بود و غرق نور

جام چشمانش پر از شرب طهور

لب که نه سرچشمه آب حیات

بین دستش کائنات و ممکنات

خاک پایش حسرت عرش برین

طره یی از گیسویش حبل المتین

بر سرش دستار سبزی بسته بود

بر دلم مهرش عجب بنشسته بود

در قدوم آن نگار مه جبین

از جلال حضرت عشق آفرین

دو ملک سر را به زیر انداختند

بال خود را فرش راهش ساختند

غرق حیرت داشتند این زمزمه

آمده اینجا حسین فاطمه

صاحب روز قیامت آمده

گویی بهر شفاعت آمده

سوی من آمد مرا شرمنده کرد

مهربانانه به رویم خنده کرد

گفت آزادش کنید این بنده را

خانه آبادش کنید این بنده را

اینکه اینجا این چنین تنها شده

کام او با تربت من وا شده

مادرش او را به عشقم زاده است

گریه کرده بعد شیرش داده است

بارها بر من محبت کرده است

سینه اش را وقف هیئت کرده است

اینکه می بینید در شور است و شین

ذکر لالائیش بوده یا حسین(ع)

دیگران غرق خوشی و هلهله

دیدم او را غرق شور و هروله

با ادب در مجلس ما می نشست

او به عشق من سر خود را شکست

سینه چاک آل زهرا بوده است

چای ریز مجلس ما بوده است

خویش را در سوز عشقم آب کرد

عکس من را بر دل خود قاب کرد

اسم من راز و نیازش بوده است

خاک من مهر نمازش بوده است

پرچم من را بدوشش می کشید

پا برهنه در عزایم می دوید

اقتدا به خواهرم زینب نمود

گاه میشد صورتش بهرم کبود

بارها لعن امیه کرده است

خویش را نذر رقیه کرده است

تا که دنیا بوده از من دم زده

او غذای روضه ام را هم زده

اینکه در پیش شما گردیده بد

جسم و جانش بوی روضه می دهد

حرمت من را به دنیا پاس داشت

ارتباطی تنگ با عباس داشت

نذر عباسم به تن کرده کفن

روز تاسوعا شده سقای من

گریه کرده چون برای اکبرم

با خود او را نزد زهرا می برم

هرچه باشد او برایم بنده است

او بسوزد صاحبش شرمنده است

در قیامت عطر و بویش میدهم

پیش مردم آبرویش میدهم

باز بالاتر به روز سرنوشت

میشود همسایه من در بهشت

آری آری هرکه پا بست من است

نامه ی اعمال او دست من است

نظر دهید »
کیک قابلمه ای بدون فر
ارسال شده در 5 آذر 1393 توسط نجوا در آشپزی ساده

 

مواد لازم:

آرد     3 لیوان

شکر    1/5 لیوان

روغن   1 لیوان

شیر یا آبمیوه طبیعی   1 لیوان

بکینگ پودر   1/5 قاشق غذاخوری

وانیل     1/4  قاشق چایخوری

تخم مرغ    5 عدد

پودر کاکائو     2 قاشق

طرز تهیه:

تخم مرغ و شکر و وانیل را هم می زنیم تا یه دست شه بعد شیر رو اضافه می کنیم(یه کم از شیر رو نگه می داریم)بعد روغن و اضافه می کنیم هم می زنیم بعد کم کم آرد (آرد مخلوط شده از قبل با بکینگ پودر)و گردو(اگر دوست داشتید) اضافه می کنید و هم میزنید (ترجیحا با هم زن برقی) بعد هم پودر کاکائو و شیر باقی مانده را اضافه می کنیم و مخلوط می کنیم.

بعد مواد رو در قابلمه تفلون و یا نچسب که از قبل چرب شده و کفش آرد پاشیده شده میریزیم.بعد در قابلمه رو با دمکن می زاریم.بعد روی شعله پخش کن روی گاز با حرارت ملایم تا یک ساعت بپزه. لطفا تا 45 دقیقه در قابلمه رو به هیچ وجه باز نکنید تا پف کیک نخوابه.می تونید به جای گردو کشمش بریزید.

نظر دهید »
آیت الله بهجت به جراح بینی چه گفت؟
ارسال شده در 5 آذر 1393 توسط نجوا در داستان, گوناگون

 

 

آیت الله احدی تعریف می کردند:یک از دوستان ما در آمریکا استاد دانشگاه است، در آنجا اینقدر از چشم برزخی و توانایی های معنوی مرحوم آیت الله بهجت تعریف کردند که آنها مشتاق دیدار با ایشان شدند، حضرت اقای بهجت گفتند زیاد نیایند حدودا بیست نفر رسیدند خدمت آقا، خیلی جالب است ای کاش عکس های آن را به نمایش بگذارند، حضرت آقا چند جمله ای آنها را نصیحت کردند، یکی از این ها جراح بود در دل خودش گفت: این عارفی که چشم برزخی دارد ای کاش می آمد من بینی او را عمل میکردم… و در دلش می خندید، مجلس تمام شد و همه برای خداحافظی نزد ایشان رفتند نوبت به این پزشک که رسید حضرت آقا به مترجم گفتند: به ایشان بگویید وقتی آنجا نشسته است دیگر در دلش به بینی من نخندد، این پزشک دق کرد و نشست

نظر دهید »
خاطره ای از علامه جعفری درباره زیباترین دختر دنیا
ارسال شده در 5 آذر 1393 توسط نجوا در داستان


از علامه جعفری می پرسند چی شد که به این کمالات رسیدی ؟!

 

ایشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعریف میکنند و اظهار میکنند که هر چه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده :«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم . خیلی مقید بودیم که ، در جشن ها و ایام سرور ، مجالس جشن بگیریم ، و ایام سوگواری را هم ، سوگواری می گرفتیم ، یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) اول شب نماز مغرب و عشا می خواندیم و یک شربتی می خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می دادیم .


یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی ، که نجف آبادی بود، معدن ذوق بود . او که ، می آمد من به الکفایه ، قطعا به وجود می آمد جلسه دست او قرار می گرفت .


مدیر مدرسه مان ، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود ، به آقا شیخ علی گفت : آقا شب نمی گذره ، حرفی داری بگو ، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد .


عکس یک دختر بود که ، زیرش نوشته بود « اجمل بنات عصرها » « زیباترین دختر روزگار » گفت : آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می کنم . اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر بطور مشروع و قانونی ازدواج کنید – از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد و هزار سال هم زندگی کنید، با کمال خوشرویی و بدون غصه ، یا اینکه جمال علی (ع) را مستحبا زیارت و ملاقات کنید . کدام را انتخاب می کنید .

سوال خیلی حساب شده بود . طرف دختر حلال بود و زیارت علی (ع) هم مستحبی . گفت آقایان واقعیت را بگویید . جا نماز آب نکشید ، عجله نکنید ، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت : سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده.

کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه می افتاد. نفر سوم گفت : آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (ع) معروف است که فرموده اند « یا حارث حمدانی من یمت یرنی » (ای حارث حمدانی هر کی بمیرد مرا ملاقات می کند) پس ما انشاالله در موقعش جمال علی (ع) را ملاقات می کنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، خوب اهل ذوق بودند. واقعا سوال مشکلی بود.


یکی از آقایان گفت : آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟
گفتی آن هم شرعی صد در صد؟
آقا شیخ حیدر گفت : بلی. گفت : والله چه عرض کنم (باز هم خنده حضار )


نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم : من یک لحظه دیدار علی (ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی دهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب وارد حجره ام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم.


یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه ای که شیعه و سنی درباره امام علی (ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟


گفت : این آقا خود علی (ع) است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی دانم شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت : آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون بهم می خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل ( مدیر ) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت : آقا دیگر از این شوخی ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.

نظر دهید »
نظر مراجع در مورد کاشت ناخن مصنوعی
ارسال شده در 5 آذر 1393 توسط نجوا در گوناگون



آیت الله خامنه ای
سوال:

1- کاشت ناخن مصنوعى براى بانوان چه حکمى دارد؟
2-اگر کسى ناخن مصنوعى بکارد، براى وضو و غسلش چه باید بکند؟

پاسخ:
1- کاشت ناخن فى نفسه اشکال ندارد و با فرض صدق زینت، باید از نامحرم پوشانده شود.
2- در صورت کاشت ناخن، براى وضو و غسل باید مانع ـ ولو با صرف هزینه ممکن ـ برطرف گردد و چنانچه می‌داند امکان برطرف‌کردن آن نیست و یا رفع آن با مشقّت غیر قابل تحمّل همراه بوده و یا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به این کار کند و وضو و غسل‌هاى بعدى را باید به‌صورت جبیره انجام دهد(یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید)؛ اما در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روز‌های بعد ـ باشد و برطرف نکند، وضو و غسل جبیره باطل خواهد بود.

آیت الله مکارم شیرازی
سوال:

- لطفا بفرمایید کاشت ناخن توسط بانوان چه حکمی دارد و آیا میتوان با این نوع ناخن وضو گرفت و غسل کرد و نماز خواند ؟
پاسخ:

-کاشت ناخن مانع رسیدن آب به عضو می شود و وضو و غسل با آن باطل است.
آیت الله صافی گلپایگانی
سوال:
-کاشتن ناخن برای زنان چه حکمی دارد؟
پاسخ:
- کاشتن ناخن به صورتی که برای وضو و غسل نتوانند آن را بردارند اشکال دارد ولی چنانچه شخصی مرتکب این عمل شده باشد، در صورت امکان، ناخن مصنوعی را بردارد و وضو و غسل به نحو معمول انجام شود و در صورت عدم امکان برداشتن ناخن، با همان حال وضو و غسل به عنوان جبیره انجام شود و احتیاطاً تیمّم هم کند.
آیت الله سیستانی
سوال:

-برخی خانمها ناخنهایشان را به قصد آرایش از حد طبیعی بلندتر می کنند و چون گاهی اوقات آنها می شکنند طبیبان روکشی تجویز می کنند که تا پاسی از روز روی ناخنها می ماند و با علم به این که آن روکش و یا لاک و “مانکور” مانع از رسیدن آب به هنگام غسل و وضو به ناخنهاست آیا استفاده خانمها از چنان روکش، لاک و یا مانکور جایز است و وضو و غسل با آن چطور است؟

پاسخ:
-غسل و وضو با چنان چیزی که مانع از وصول آب می شود صحیح نیست و ناگزیر باید آنها را برای انجام غسل و وضوی صحیح زایل و پاک کرد و قصد آرایش، مجوّز چنان کاری نمی شود.

آیت الله بهجت
سوال:
1- حکم شرعى کاشتن ناخن مصنوعى را بیان فرمایید.
2- در هر حال اگر کسى ناخن مصنوعى بکارد، وظیفه اش در وضو و غسل چیست؟

پاسخ:
1- شخصى که اصلاً ناخن ندارد و مى خواهد ناخن مصنوعى بکارد، آن ناخن جزو بدن او نمى شود، چون رشد و نموّ ندارد و از اوّل این کاشتن جایز نیست، چون اضطرار ندارد.
2- در وضو و غسل اشکال پیدا مى شود و در داخل وقت نماز، ضایع نمودن امر واجب محسوب مى شود و قبل از وقت نماز هم خلاف احتیاط است؛ ولى اگر این کار را کرد و هنگام وضو یا غسل امکان بیرون آوردنِ آن نبود، باید در مسح و غسل عمل به جبیره کند.

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • سرگرمی
    • جملات تکان دهنده
    • آشپزی ساده
    • عکس نوشته
  • داستان
  • شعر
    • انتظار
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام رضا علیه السلام
  • فیلم
  • گوناگون
  • شهدا
  • روانشناسی
    • زندگی مشترک
  • کلام نور

اذکار ایام هفته

amar

امارگیر حرفه ای سایت


ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی

امارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت

نوا

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان